فهرست مناسبتها با جزئیات

    • ۱۴ تیر
    • 4 July
    • ٢٧ ذوالحجه

ماری اسکودوسا معروف به ماری کوری دانشمند شهیر لهستانی در ورشو متولد شد. وی به سال 1895 با پیر کوری استاد فیزیک و شیمی شهر پاریس ازدواج کرد. این دو با همکاری هم کاوش های شیمی خود را در شیمی دنبال کردند و سرانجام موفق به کشف دو عنصر رادیوم و پولونیوم در سال  1902 شدند. این زوج دانشمند به اتفاق هانری بکرل در سال 1903  جایزه نوبل را دریافت کردند. در سال 1905 پیر کوری به سمت استاد فیزیک عمومی دانشگاه سوربن مشغول به کار شد و به عضویت آکادمی علوم در آمد. مادام کوری پس از مرگ شوهر به استادی دانشگاه سوربن برگزیده شد و برای  دومین بار در سال 1911 موفق به اخذ جایزه نوبل شیمی شد. این زن دانشمند با کشف رادیم، استفاده از اشعه آلفا را ممکن ساخت، بطوریکه با کشف این اشعه بسیاری از بیماری ها در آن دوران مورد معالجه قرار گرفت. وی سرانجام در اثر تماس طولانی با این ماده رادیو اکتیو در چهار ژوییه 1934 میلادی دار فانی  را وداع گفت .

آمریکا کشوری است در قاره آمریکای شمالی  به مساحت 9384721 کیلومتر مربع . این کشور  میان دو اقیانوس اطلس و کبیر واقع شده است . حکومت این کشور که جمهوری فدرال است در سال 1789 تشکیل شد . ایالات متحده  در چنین روزی در سال 1776 از انگلستان مستقل شد واین روز به  عنوان  روز ملی آمریکا  در تاریخ این کشور ثبت شد .  ایالات متحده ابتدا با سیزده ایالت تشکیل شد و هم اکنون تعداد ایالات آن با احتساب منطقه کلمبیا بیشتر از پنجاه ایالت است . ایالات متحده آمریکا در سال 1945 عضو سازمان ملل متحد شد و از اعضای ثابت و دارای حق وتو در شورای امنیت است . .نژاد مردم آن گوناگون و زبان و لهجه آن انگلیسی است. بیش ازهفتاد و پنج در صد مردم این کشور پروتستان، بیست در صد کاتولیک و بقیه پیرو دین دبنهای اسلام ویهود یت اند .

فیلیپین ، مجمع الجزایری است  آتشفشانی در شرق آسیا به مساحت 299681کیلومتر مربع  .این کشور در چنین روزی در سال 1946از ایالات متحده آمریکا مستقل شد ولی قبل از اعلام استقلال در تاریخ بیست و چهارم اکتبر 1945 به عضویت سازمان ملل متحد  در آمد. نژاد بیشتر مردم مردم آن زرد ایگورت است و علاوه بر زبان رسمی تاگالوگ ، زبان اسپانیولی و انگلیسی  هم در آنجا رایج است . اهالی این سرزمین از ادیان مسیحیت و اسلام پیروی می کنند . نوع حکومت این کشور جمهوری است .

در چنین روزی در سال 1804 میلادی ناتانیل هاثورن نویسنده برجسته آمریکایی دیده به جهان گشود . هاثورن در سال 1864 میلادی  دیده از  جهان فروبست . نامه اسکارلت عنوان مهمترین اثر اوست . وی پس از طی تحصیلات مقدماتی وارد دانشگاه بودین شد اما تحصیل را در این دانشگاه  رها کرد. هاثرون  از این پس به مدت دوازده سال در انزوا به سر برد و همین مایه های خلاقیت را در او پراکند . اولین داستان او  به نام «دره ای میان سه تپه »  منتشر شد.هاثورن در سال 1837 ، پس از  انتشار «داستان های بازگفته »  به شهرت کم نظیری دست یافت . او پس از عمری نگارش سرانجام در چنین روزی در سال 1864 میلادی  ، در شهر پلیموت نیوهمپشایر،دیده   از جهان فروبست.

در چنین روزی در سال 1921 میلادی اقتصاد دان برجسته فرانسوی به دنیا آمد . وی به سال 1983 میلادی جایزه نوبل اقتصاد را از آن خود کرد .

در چنین روزی در سال 1848 میلادی شاتو بریان نویسنده و سیاست مدار فرانسوی دیده از جهان فروبست .
به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آی کتاب دات کام :  شاتو بریان در سال 1768 میلادی در سن مالو از شهرهای شمال غربی فرانسه به دنیا آمد. نام اصلی وی فرانسوا رنه بود، در سال 1786 با رتبه استواری به خدمت سربازی مشغول شد و چون آتش انقلاب در فرانسه زبانه کشید به آمریکا سفر کرد. نزدیک یک سال در کانادا و برخی دیگر از ممالک دنیای نو به سیاحت گذرانید و در سال 1792 به فرانسه بازگشت و به یاری شاهزادگان و مهاجرانی که بر ضد حکومت انقلابی در شهر گب لنتز گرد آمده بودند برخاست، ولی در آنجا مجروح شد و به انگلستان رفت. چندی بعد همین که بناپارت در فرانسه به مقام کنسولی رسید شاتوبریان بار دیگر به پاریس آمد و بدو پیوست و به مقامات دولتی رسید، اما دیری نگذشت که علتی سیاسی او را از بناپارت رنجیده خاطر و با مخالفان وی همداستان ساخت. پس راه سفر بیت المقدس پیش گرفت و کشورهای یونان، شام، مصر، تونس و اسپانیا را سیاحت کرد. در دوران بازگشت خاندان بوربن به سلطنت فرانسه شاتوبریان باز به میدان سیاست داخل شد و به مقامات سفارت و وزارت خارجه رسید. در سال 1830 پس از انقراض خاندان بوربن حیات سیاسی را ترک گفت و باقی عمر را به نویسندگی گذرانید و سرانجام در سال 1848 در پاریس درگذشت. از مهمترین آثار ادبی شاتوبریان که در ادبیات فرانسه تأثیر خاص داشته یکی داستان آتالا و دیگری حکایت رنه است، که هر دو مظهر احساسات شخصی اوست. دیگر کتاب های او عبارتند از، شهیدان و جلال مسیحیت، که از عقاید دینی وی حکایت می کند.

در چنین روزی در سال 1862 میلادی لوئیس کارول نگارش شاهکار آلیس در سرزمین عجایب را آغاز کرد . وی این کتاب را در سال 1865 میلادی منتشر کرد

ازوحشتناک ترین جنایات امویان پس ازبه شهادت رساندن امام حسین (ع) ، واقعه اى است که در تاریخ اسلام به نام واقعه حرة شهرت دارد. این واقعه مربوط به شورش مردم مدینه در  بیست و هفت ذیحجه سال شصت و سه هجری است که توسط سپاه شام به خاک و خون کشیده شد. مورخین درباره علل این شورش سه روایت نقل کرده اند: الف: بلاذرى می نویسد: هنگامى که عبد الله، برادرش عمرو، را کشت، مردم را به خلع طاعت یزید و جهاد با او فرا خواند. از مردم مدینه نیز در این باره دعوت شد و به دنبال آن اهل حجاز اطاعت او را برگردن نهادند. عبد الله بن مطیع از طرف پسر زبیر از مردم مدینه براى او بیعت گرفت. یزید از جریان با خبر شد و از حاکم خود خواست تا گروهى از بزرگان مدینه را براى دلجویى نزد او بفرستد  ب: یعقوبى می نویسد: زمانى که عثمان بن محمد والى مدینه گردید، ابن مینا طبق معمول براى بردن « صوافى» - که عبارت از اشیاى برگزیده بیت المال و مختص خلیفه بود- به مدینه آمد. گروهى از مردم از بردن آن اموال، که حق خویش می دانستند، جلوگیرى کردند. در این میان نزاعى لفظى بین والى و مردم رخ داد که منجر به شورش مردم و اخراج امویان از شهر گردید.  ابن قتیبه نیز شبیه این روایت را نقل کرده است.  ج : روایت طبرى آن است که پس از نصب عثمان بن محمد، او گروهى از بزرگان مدینه را نزد یزید فرستاد تا از آنها استمالت و دلجویى کند و باب بذل و بخشش به روى آنها باز شود. اینان به شام رفته و زمانى که بازگشتند، عوض تمجید شروع به بدگویى از یزید کردند که: « لیس له دین، یشرب الخمر، یغرف بالطنابیر و یضرب عنده القیان و یلعب بالکلاب» . او دین ندارد، مشروب می خورد، بر طنبور می کوبد و بردگان نزد او می نوازند و با سگان بازى می کند. لذا گفتند که حاضر به اطاعت او و پذیرش امامتش نمی باشند. به نظر می رسد که هر سه مساله مطرح بوده است. بلاذرى پس از طرح نکته اول، به دنبال آن نکته سوم را مطرح کرده است. به یقین زبیرى گرى نیز عاملى اساسى در حجاز بوده است. مساله دوم نیز زمینه دیگرى براى رنجش مردم از امویها گردید. در منابع تاریخى مردم حجاز به « بوبکرى» و «عمرى» شهرت دارند، شامیان به «اموىگرى» و مناطقى چون عراق به « تشیع» و امثال آن. چنین خصیصه اى در بین مردم حجاز، و بویژه مردم مدینه، که شریک جرم در قتل خلیفه سوم  بودند، مانع از مقبولیت آنها از سوى بنی امیه و بالعکس بود. اضافه بر آن، مردم مدینه که آن همه بذل و بخشش عمر را براى خود می دیدند- اعم از مهاجرین و انصار- و اینک برخورد معاویه و ابناى او را در بردن صوافى اموال ملاحظه می کردند، نمی توانستند از امویان راضى باشند. ظهور ابن زبیر در صحنه سیاسى و ضعف بنی امیه در حجاز، زمینه شورش مردم مدینه را فراهم کرد. یزید در آغاز کوشید تا توسط عبد الله بن جعفر، آنها را دعوت به آرامش کند،  اما آنها نپذیرفتند. نعمان بن بشیر از انصار حامى امویها- که او نیز عاقبت زبیرى و کشته شد- از طرف یزید به مدینه آمد و آنها را دعوت به «اطاعت از امام» و «لزوم رعایت جماعت» کرد،  اما مردم نپذیرفتند. طبرى از عمرو بن سعید نقل کرده که می گفت: تمامى اهل مکه و مدینه تمایل به ابن زبیر دارند.  شورشیان، امویان و یاران و موالى آنها را، که تقریبا حدود هزار نفر بودند، در خانه مروان بن حکم محاصره کردند  و پس از آن با خفت و خوارى، و در حالى که بچه ها آنان را سنگسار می کردند، از شهر بیرون راندند،  آنها با رانده شدگان شرط کردند که اگر قسم یاد کنند تا همراه سپاه شام بازنگردند، اجازه می دهند که از شهر خارج شوند. آنها پذیرفتند، گرچه افراد پلیدى چون مروان و بسیارى دیگر عهد خود را شکستند. واقدى این اخراج را به دست زبیر دانسته و می نویسد: مجموع اخراج شدگان از مکه و مدینه و سایر نقاط حدود چهار هزار نفر بودند.  ابن اعثم می نویسد که رهبر این شورشیان، یعنى عبد الله بن حنظلة غسیل الملائکة، از طرف ابن زبیر والى مدینه بوده است. یزید که از شگردهاى سیاسى خود براى رام کردن ابن زبیر و مردم مدینه خسته شده بود، سپاهى را به سمت مدینه فرستاد. فرماندهى این سپاه با مسلم بن عقیل بود که از بس کشتار کرد به نام « مسرف» شهرت یافت. سپاه پنج هزار نفرى او  احتمالا براى از بین بردن مدینه و مکه کافى به نظر می رسید، گرچه ممکن است جمعیت بیشتر از این بوده باشد. به مردم شام گفته شده بود که پس از پیروزى می توانند به غارت شهر بپردازند و آنچه را می خواهند از خانه هاى مردم تصاحب کنند.  آنان در وقت اعزام، سهمیه خویش را از بیت المال به طور کامل گرفته و علاوه بر آن صد دینار اضافى به آنان داده شد. مردم مدینه در مدخل ورودى شهر (در محلى که زمانى رسول خدا (ص) خندق کنده بود، یعنى فاصله بین حره شرقى و غربى در شمال مدینه) خندقى حفر کردند تا بتوانند از شهر دفاع کنند. رهبران آنها عبد الله بن مطیع، معقل بن سنان و در راس آنها عبد الله بن حنظله بود که در حین درگیرى خود و فرزندانش کشته شدند. زمانى که سپاهیان شام به مدینه رسیدند، با مشورت عبد الملک بن مروان، که او نیز همراه سایر بنی امیه از شهر اخراج شده بود، در منطقه حره مستقر شدند و به کمک مروان توانستند با وعده هاى مالى،  گروهى از بنى حارثه را فریب داده و از طریق آنها وارد شهر شوند. حمله آنها به داخل شهر و درگیرى آنها، کمتر از یک روز به طول انجامید و پس از آن شهر به تصرف شامیان در آمد.  طبق وعده یزید، سه روز اموال شهر براى سپاهیان شام حلال شمرده شد و آنها از هیچ جنایتى فروگذار نکردند. در این میان علاوه بر کشته شدن عده زیادى، به بسیارى از زنان نیز تجاوز شد.  مسلم بن عقبه بسیارى از اسیران را که شامل تعدادى از قریشیان بودند، به قتل رساند.  در میان مقتولین کسانى از میان صحابه پیامبر (ص) بودند که بعد از کشته شدن، سرشان از تن جدا گردید. تعداد کشته ها، بنا به نقل ابن قتیبه، یک هزار و هفتصد نفر از انصار و مهاجر و فرزندان آنها و از سایر مردم ده هزار نفر بوده است.  او می نویسد تعداد هشتاد نفر از صحابه در این جریان کشته شدند.  هیثم بن عدى، تعداد تلفات را شش هزار و پانصد نفر ذکر کرده است.  مسعودى نوشته است: نود و چند نفر از قریش، همین تعداد از انصار و چهار هزار نفر کسانى که شناخته شدند.  ابن اعثم، از اولاد مهاجرین را یک هزار و سیصد نفر و از اولاد انصار را یک هزار و هفتصد نفر ذکر کرده است،  این تعداد افزون بر کشته شدگان از سایر مردم است. این آگاهی ها نشان می دهد که شمار زیادى از مردم مدینه در این واقعه کشته شدند و خانه هاى زیادى غارت شده است. عوانة بن حکم می گوید: هنگامى که آنها از سمت بنى حارثه به داخل شهر آمدند، تنها خانه اسامة بن زید و زنى از حمیر از غارت در امان ماند. آنها با مردم مدینه جنگیدند و آنها را یهودى خطاب می کردند.  در جریان حره تنها انصار نبودند که مورد حقد و کینه امویان قرار گرفتند، بلکه تعدادى از خانوادههاى مهاجران نیز از بین رفتند. (  جعفریان ، رسول ، تاریخ خلفاء ،  ص 500 )